Section 15 - Story: I still remember the days of my childhood

بخش ۱۵ - حکایت: همی یادم آید ز عهد صغر

I remember from the time of my childhood

When I went out with my father on a holiday

همی یادم آید ز عهد صغر

که عیدی برون آمدم با پدر

I became busy with play among the people

In the crowd, I got lost from my father

به بازیچه مشغول مردم شدم

در آشوب خلق از پدر گم شدم

I cried out in fear and terror

My father suddenly pulled my ear

برآوردم از هول و دهشت خروش

پدر ناگهانم بمالید گوش

Saying, 'O naughty one, how many times

Have I told you not to let go of my hand?'

که ای شوخ چشم آخرت چند بار

بگفتم که دستم ز دامن مدار

A small child does not know how to go alone

For it is difficult to find the unseen path

به تنها نداند شدن طفل خرد

که مشکل توان راه نادیده برد

You too, O seeker, are like a small child

Go and hold the hem of the guides

تو هم طفل راهی به سعی ای فقیر

برو دامن راه دانان بگیر

Do not associate with base people

If you do, you will lose your dignity

مکن با فرومایه مردم نشست

چو کردی، ز هیبت فرو شوی دست

Cling to the saddle straps of the pure

For a mystic is not ashamed of begging

به فتراک پاکان درآویز چنگ

که عارف ندارد ز دریوزه ننگ

Disciples are stronger than children

The elders are like solid walls

مریدان به قوت ز طفلان کمند

مشایخ چو دیوار مستحکمند

Learn to walk from that small child

Who seeks support from the wall

بیاموز رفتار از آن طفل خرد

که چون استعانت به دیوار برد

He escaped from the chains of the impious

To sit in the circle of the pious

ز زنجیر ناپارسایان برست

که در حلقهٔ پارسایان نشست

If you have a need, join this circle

For the Sultan has no escape from this door

اگر حاجتی داری این حلقه گیر

که سلطان ندارد از این در گزیر

Go, glean like Saadi

So that you may gather the harvest of knowledge

برو خوشه چین باش سعدی صفت

که گرد آوری خرمن معرفت

O residents of the sanctuary of intimacy

Who will sit at the holy table tomorrow

الا ای مقیمان محراب انس

که فردا نشینید بر خوان قدس

Do not turn away from the group of beggars

For a noble person does not reject the dependent

متابید روی از گدایان خیل

که صاحب مروت نراند طفیل

Now, one must associate with wisdom

For tomorrow, there will be no way to return

کنون با خرد باید انباز گشت

که فردا نماند ره بازگشت