Section 9 - Story: A destitute person borrowed one dirham

بخش ۹ - حکایت: برهنه تنی یک درم وام کرد

A naked person borrowed a dime

And made himself an unripe garment

برهنه تنی یک درم وام کرد

تن خویش را کسوتی خام کرد

He lamented, 'Oh unlucky fate

I am cooked in this heat under this unripe garment'

بنالید کای طالع بدلگام

به گرما بپختم در این زیر خام

As he boiled unripe from the hardship

Someone from the prison pit said to him, 'Be silent!'

چو ناپخته آمد ز سختی به جوش

یکی گفتش از چاه زندان: «خموش!»

Give thanks, O unripe one, to God

That you are not unripe in shackles like us

به جای آور، ای خام، شکر خدای

که چون ما نه‌ای خام بر دست و پای