Hekayat No. 11: A Question About Beardless Youths

حکایت شماره ۱۱: یکی را پرسیدند از مستعربان بغداد: مٰا تقول فی المرد؟

Someone was asked about the inhabitants of Baghdad: What do you say about beardless youths?

یکی را پرسیدند از مُسْتَعْرِبانِ بغداد: مٰا تَقُولُ فِی الْمُرْدِ؟

He said: There is no good in them as long as one of them is delicate, he is harsh; and when he becomes harsh so that he is of no use, he becomes gentle and there is no harshness left.

گفت: لا خَیْرَ فیهِمْ مادامَ اَحَدُهُمْ لَطیفاً یَتَخاشَنُ؛ فَاِذا خَشُنَ یَتَلاطَفُ؛ یعنی چندان‌که خوب و لطیف و نازک‌اندام است، درشتی کند و سختی؛ چون سخت و درشت شد چنان که به کاری نیاید، تلطّف کند و درشتی نماند.

The beardless youth when he is beautiful and sweet

Is bitter-spoken and harsh-tempered.

اَمْرَد آن گه که خوب و شیرین است

تلخ گفتار و تندخوی بود

When he grows a beard and becomes cursed (old)

He becomes sociable and seeks affection.

چون به ریش آمد و به لعنت شد

مردم آمیز و مهرجوی بود