Ghazal No. 270: I would sacrifice for the moon that shone upon us and sparkled
غزل شماره ۲۷۰: افدی قمرا لاح علینا و تلالا
فدای قمری شوم که بر ما تابید و درخشید
چه زیباست او، پروردگار متعال و مبارک
افدی قمرا لاح علینا و تلالا
ما احسنه رب تبارک و تعالی
در روح من حلول کرد، پس زندگی مضاعف شد
و امروز با عزت و جلال از من دور شد
قد حل بروحی فتضاعفت حیاه
و الیوم نای عنی عزا و جلالا
او را پنهانی میخوانم و آشکارا صدا میزنم
که جوانی را به طیف و خیالی برایم بدل کند
ادعوه سرارا و انادیه جهارا
ان ابدلنی الصبوه طیفا و خیالا
اگر روزگار مرا قطعه قطعه کند، باز هم صدا میزنم
تا چاه را بشکافی و وصال را سیراب کنی
لو قطعنی دهری لا زلت انادی
کی تخترق الجب و یروین وصالا
از عشق ملول نمیشوم، حتی اگر قرنها بگذرد
هرگز ملول نمیشود، هرگز ملول نمیشود
لا مل من العشق و لو مر قرون
حاشاه ملالا بیحاشای ملالا
عاشق نهنگ است و عشق مانند دریاست
آیا نهنگ وقتی در آب زلال ساکن شد، ملول میشود؟
العاشق حوت و هوی العشق کنجر
هل مل اذا ما سکن الحوت زلالا
Ghazal No. 270: I would sacrifice for the moon that shone upon us and sparkled
Book: Divan e Shams
Author: Jalāl al-Dīn Muḥammad Rūmī