Ghazal No. 179: The good news arrived that the days of sorrow will not last
غزل شماره ۱۷۹: رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
Good news arrived that days of sorrow will not remain
As those did not remain, so these will not remain either
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
Even if I became humble in the eyes of the beloved
The rival will not remain so respected either
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
When the curtain-keeper strikes all with the sword
No one will remain in the sanctuary of the shrine
چو پرده دار به شمشیر میزند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
What is the place for thanks and complaints about the good and bad roles
When on the page of existence, no mark will remain
چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
They said the song of Jamshid's assembly was this
Bring the cup of wine, for Jam will not remain
سرود مجلس جمشید گفتهاند این بود
که جام باده بیاور که جم نخواهد ماند
Consider it a gain, O candle of the moth's union
For this deal will not remain until dawn
غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
O wealthy one, win the heart of your own dervish
For the treasure of gold and silver will not remain
توانگرا دل درویش خود به دست آور
که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند
They have written in gold on this emerald arch
That only the goodness of the generous will remain
بدین رواق زبرجد نوشتهاند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
Do not covet the kindness of the beloved, Hafez
For the image of cruelty and sign of oppression will not remain
ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
Ghazal No. 179: The good news arrived that the days of sorrow will not last
Book: Divan of Hafez