No. 38: Go, O ascetic, with the hope you have.

شماره ۳۸: برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری

Go, ascetic, with the hope that you have,

For I have hope just like you.

برو زاهد به امیدی که داری

که دارم همچو تو امیدواری

What else does the tulip hold in its hand but the wine cup?

Come, cupbearer, bring what you have.

به جز ساغر چه دارد لاله در دست

بیا ساقی بیاور آنچه داری

Draw me into the ranks of the madmen,

For drunkenness is better than sobriety.

مرا در رسته دیوانگان کش

که مستی خوشتر است از هوشیاری

Avoid me, O Sufi, avoid me,

For I have repented from piety.

بپرهیز از من ای صوفی بپرهیز

که کردم توبه از پرهیزکاری

Come, bind your heart in the curve of her tresses,

If you desire liberation and salvation.

بیا دل در خم گیسوی او بند

اگر خواهی خلاصی رستگاری

For God's sake, break your repentance during the time of the rose,

For the promise of the rose has no stability.

به دور گل خدا را توبه بشکن

که عهد گل ندارد استواری

Dear one, the spring of life has passed,

Like the spring breeze over the side of the meadow.

عزیزا نوبهار عمر بگذشت

چو بر طرف چمن باد بهاری

Come, Hafez, drink the bitter advice,

Why are you spending a lifetime in heedlessness?

بیا حافظ به پند تلخ کن نوش

چرا عمری به غفلت می گذاری