No. 48: It is the festival and the season of flowers, Saqi, bring wine.

شماره ۴۸: عید است و موسم گل، ساقی بیار باده - هنگام گل که دیده بی می قدح نهاده

It is Eid and the season of flowers, O cupbearer, bring wine.

The time of flowers when the eye is set upon the wine cup.

عید است و موسم گل، ساقی بیار باده

هنگام گل که دیده بی می قدح نهاده

My heart is weary of this asceticism and piety.

O cupbearer, give wine so that the heart may be opened.

زین زهد و پارسایی بگرفت خاطر من

ساقی بده شرابی تا دل شود گشاده

The Sufi who yesterday advised the lovers,

Today I saw him drunk, having abandoned piety.

صوفی که دی نصیحت می­کرد عاشقان را

امروز دیدمش مست، تقوا به باد داده

Consider these remaining few days of the flower as a treasure.

If you are a lover seeking joy, (associate) with simple cupbearers.

این یک دو روز دیگر گل را غنیمتی دان

گر عاشقی طرب جوی، با ساقیان ساده

The flower is gone, O heedless companions, why do you sit?

Without the sound of the lute and harp, and without a beloved and a cup of wine.

گل رفت ای حریفان غافل چرا نشینید

بی­ بانگ رود و چنگ و بی یار و جام باده

Do you know what looks pleasant in the morning gathering?

The reflection of the cupbearer's face in the fallen wine cup.

در مجلس صبوحی دانی چه خوش نماید

عکس عذار ساقی در جام می فتاده

When the musician tunes the instrument, perhaps if they wish,

(They will sing) from the style of Hafez's poetry in the prince's gathering.

مطرب چو پرده سازد شاید اگر بخواهند

از طرز شعر حافظ در بزم شاهزاده