Hekayat 40 from Chapter 2 of Golestan of Saadi
English Translation for Hekayat
A group of ruffians opposed a dervish, insulted him, beat him, and caused him distress.
He complained of his impatience to the elder of the path, explaining what had happened.
The elder said: “O child! The dervish’s cloak is the garment of contentment. Whoever cannot bear adversity in this attire is a pretender, and the cloak is forbidden to him.”
The vast sea is not troubled by a stone
A true mystic who is offended is still shallow
If harm comes to you, endure it
For through forgiveness, you are cleansed of sin
O brother, if you wish to become dust
Become dust before you turn to dust
متن حکایت
طایفهٔ رندان به خلافِ درویشی به در آمدند و سخنان ناسزا گفتند و بزدند و برنجانیدند.
شکایت از بیطاقتی پیشِ پیرِ طریقت برد که چنین حالی رفت.
گفت: ای فرزند! خرقهٔ درویشان جامهٔ رضاست، هر که در این کسوت تحمّلِ بیمرادی نکند مدّعی است و خرقه بر او حرام.
دریایِ فراوان نشود تیره به سنگ
عارف که برنجد تُنُک آب است هنوز
گر گزندت رسد، تحمل کن
که به عفو از گناه پاک شوی
ای برادر چو خاک خواهی شد
خاک شو، پیش از آنکه خاک شوی